بازار؛ آنچه هست یا آنچه نیست؟
مناظره مسعود درخشان و موسی غنینژاد درباره «کاپیتالیسم و بحران مالی ۲۰۰۸ آمریکا» - ۴دی۸۷
دربارۀ نظام سرمایهداری و بازار آزاد، گفتگوهای بسیاری شده است، اما این مناظره شاید بیش از هر نمونۀ پیشین دیگری شهرت یافته است. این البته یک مناظرۀ داغ از آب درآمد که ناتمام هم ماند، اما تنها لذت تماشای یک مناظره علمی داغ نیست که دیدن این فیلم به آن میارزد. در این مناظره بحثی درمیگیرد که پیش و پس از آن، کمتر مورد توجه قرار داشته است. گفتگو ظاهرا دربارۀ بحران نظام سرمایهداری است که در سال ۲۰۰۸ در آغازین روزهای دولت اوباما اقتصاد جهانی را درگیر کرده است. ما منتظریم که دربارۀ ریشهیابی و علل این بحران بشنویم و مثلا دکتر غنینژاد، جانب مکانیزمهای مهار بحران که نظام سرمایهداری دارد را بگیرد و بگوید که چگونه سرمایهداری میتواند ورق را برگرداند. و در مقابل، دکتر درخشان نشان دهد که چگونه آنچه رخ داده است، تقدیر گریزناپذیر نظام سرمایهداری است. اما گفتگو به نحوی غیرمنتظره آغاز میشود. دکتر غنینژاد میگوید بازار یک نظم است که آن را نمیتوان نشان داد بلکه فقط میتوان از طریق علم اقتصاد، ویژگیهای ایدهآل آن را شناخت. درخشان اما میگوید چیزی به عنوان «نظم بازار» وجود ندارد، بازار، یک «نهاد» است که مانند هر نهاد دیگری، ترکیبی از رویهها و شیوههای تولید و تکثیر و بهینهسازی سرمایه است. شاید در وهلۀ نخست تصور شود که این چیزی جز یک مجادله ترمینولوژیک و اصطلاحشناختی بیفایده نیست. اما هرگز نباید چنین تصور کرد. سخن بر سر امکان یا عدم امکان داوری دربارۀ کارکرد «بازار» است. اگر بینندۀ این مناظره، جانب دکتر غنینژاد را بگیرد، دربارۀ نظام سرمایهداری، باید با «آنچه که نیست» قضاوت کند. یعنی با یک الگوی مطلوب و ایدهآل از بازار. اما جانبداران نظر دکتر درخشان، برای داوری دربارۀ مطلوبیت یا عدم مطلوبیت بازار، میتوانند «آنچه که هست» را قضاوت کنند و ایدۀ بازار را با نتایج عملی آن محک بزنند. بنابراین هرچند شاید بیننده در نگاه اول، از ناتمام ماندن این مناظره، دلسرد شود، اما باید گفت که این هرگز یک مناظرۀ ناتمام نیست! در این فیلم، ما صفآرایی تمامعیار دو ایده را شاهد خواهیم بود که سرنوشت ادامۀ گفتگوها دربارۀ بازار و سرمایهداری را رقم میزند.
تعداد بازدید : 428