مابعدالطبیعه و امر سیاسی در فلسفۀ اسلامی
سخنرانی سیدحمید طالبزاده - آبان ۱۴۰۲
مشهور است که فلسفه اسلامی بعد از فارابی در سیاست و حکمت عملی دچار رکود شد و تقریباً هیچ اثر تازهای در این حوزه به وجود نیاورد. دکتر طالبزاده در این سخنرانی به چرایی این مسئله میپردازد و معتقد است که این وضعیت، در همان نقطه تأسیس فلسفه در فارابی رخ داده است. بر این اساس، فلسفه اسلامی در ساحت نظر تبدیل به کلیاتی انتزاعی شد که فارغ از زمان شکل گرفته و فارغ از زمان برقرار است و تنها میبایست در درون خود بسط و گسترش یابد. در ساحت عمل هم تبدیل میشود به شریعت که در آن، مدام باید آنچه در زمان رخ میدهد، به مبادی ثابت بازگردانده شود. در نتیجه ما با دو امر انتزاعیِ فراتاریخی سروکار داریم که مستقل از هم ادامه پیدا میکنند و نمیتوانند گذشت زمان را دریابند. حمید طالبزاده میگوید فلسفه از آن جهت که تلاش برای بیان طرحی کلی از هستی است، تنها میتواند مفسر امر تکین باشد، نه عین آن. در فارابی فلسفه با باطن نبوت وحدت مییابد و آن امر تکین به کلیات فرو کاسته میشود. با انقطاع فلسفه از نقطه آغازین خود که ارتباط با امر تکین است، فلسفه به امری انتزاعی تبدیل میشود و امکان معاصرت را از دست میدهد.دوحی و نبوت آن امر تکین است که فلسفه در تلاش دائم برای تفسیر آن در قالب کلیات، حیات مییابد و میتواند نسبتی با زمان داشته باشد.
تعداد بازدید : 1143