تجربهی دیدن
«شیوههای نگریستن» - «جان برجر -BBC - قسمت اول
هنر در جهان امروز وضع دگرگونی پیدا کرده و گویا از دست رفته است.
امروزه به واسطه تکثیرپذیری، آثار هنری بیش از پیش در دسترس عموم قرار گرفتهاند. اما آیا همچنان آثار هنری که در بافتار سنتی خود واجد معنایی بوده و اساساً وجودداشتن آنها بیشتر از دیدهشدنشان ارج نهاده میشد، اکنون نیز چنین موقعیتی دارند؟
والتر بنیامین در مقاله مشهور «اثر هنری در عصر تکثیر مکانیکی» میگوید؛ تکثیرپذیری آثار هنری با کمک تکنولوژی، هنر را از ذات آیینی و اصیل خود دورساخته است؛ اما هنر اکنون به واسطه این حضور در توده مردم میتواند خصلتی سیاسی، یعنی «رهاییبخش» پیداکند.
جان برجر در این قسمت از مجموعه مستند «شیوههای نگریستن»، وامدار بنیامین است. برجر اینجا سعی دارد نشان دهد تکثیر آثار هنری با دیدن و تجربه ما چه کرده است. اثر مانند اطلاعاتی انبوه، هرجایی و هر زمانی میتواند حاضر باشد؛ اما هنوز دیدن نسخه اصل یک اثر هنری به دلیل نحوه رابطه ما با اثر و هنرمند میتواند تجربهای تازه باشد.
امروز وقتی به یک اثر شاهکار نقاشی نگاه میکنیم؛ ممکن است دیگر گره خورده به درکی که در گذشته داشته است نباشد؛ از طرفی هم نظام سرمایهداری با تقدسبخشی و پافشاری بر اصالت و یگانگی اثر، راه ما را در برابر دسترسی و نگریستن به آن سد میکند.
به سخن بنیامین اگر برگردیم خواهیم دید که او به وجهی این تکثیرپذیری و حضور هنر میان توده مردم را ستایش میکند. وقتی «هاله»ای که اثری هنری را فراگرفته زدوده میشود، به راحتی هنر از چنگ گروهی خاص رها شده و به توده مردم بازمیگردد و اکنون به قلمرو سیاسی کشیده میشود. اما حرف بنیامین تا چه اندازه هنر را در زندگی روزمره و تجربه حقیقی عامه مردم مینشاند؟
با اینکه بنیامین ادعا میکند هنر امری جدا از تجربه زندگی انسانی نیست، با بخشیدن صورتی آرمانی به آن گویا در نهایت در برابر تجربه انضمامی ما میایستد؛ اینجا این دیدگاه و دیدگاهی که هنر را در موزهها محصور میکند به هم میرسند. دیدگاهی که هنر را در دوردست مینشاند، از «کیفیت راستین» آن، که در تجربه معمولی و روزمره امور رخ میدهد، میکاهد و در نهایت در برابر هنر و زندگی میایستد.
مستند «شیوههای نگریستن» مستند از این جهت که هنر را در بافت تجربه روزمره نشان میدهد قابل توجه است.
تعداد بازدید : 320