و مگر بازار، طفولیت ما را درمان کند!
سخنرانی یوسف اباذری در همایش «علوم اجتماعی و دانشگاه»، ۲۲اردیبهشت۹۵
سمینار آغازین اتحادیه انجمنهای علمی دانشجویی علوم اجتماعی کشور، خالی از حاشیههای دانشجویی نبود. کسانی در جلسه حاضر بودند که ادعای سمینار مبنی بر دانشجویی بودن آنرا به باد انتقاد میگرفتند. در نظر آنان کل صحنه با پشتیبانی دولت، و با ایده پیوند بازار آزاد و دانشگاه رقم خورده است. نوبت که به اباذری رسید، تقریبا همه دربارهی برنامهی تجاریسازی دانشگاه و نتایج ناگواری که قرار است برای دانشگاه به بار بیاورد، حرف زده بودند. آنها که اباذری را دنبال میکنند، در این لحظه منتظرند که او استادانه تکملهای نظریتر و البته عمیقتر از دیگران، بر ناگواری پیوند بازار آزاد و دانشگاه بزند و از جدیدترین یافتههایش دربارهی پروژهی نئولیبرالیسم در ایران بگوید. اما اباذری باز هم همه را غافلگیر میکند. او میگوید نمیخواسته دربارهی بازار آزاد و دانشگاه حرف بزند، چون هیچ چیز پنهانی در اینباره وجود ندارد. دولت روحانی، آشکارا یک دولت بازارآزادی است و صراحتا گفته که میخواهد دانشگاه را خصوصیسازی کند. پس چه باید کرد؟ باید پذیرفت و کار کرد و کار کرد. او همزمان هم به آن دسته تلاشهای نظری که بار دهشتناک وضعیت را با گفتارهای رواقیگرایانه و اخلاقی، تخفیف میدهند و هم آن جاروجنجالهای به زعم او بچهگانهای که گمان میکنند هنوز چیزی برای افشاکردن باقی مانده است؛ حمله میکند. چون هردوی اینها درباره «واقعیت» وضع موجود، دروغ میگویند. حرف اباذری روشن است. بازار، آمده است. با کسی هم تعارف ندارد. پس بهتر است به جای «لوس بازی»، به این واقعیت مهیب، خیرمقدم بگوییم تا وظیفهای که واقعا در برابر آن داریم را درست بشناسیم. یاد بگیریم و یاد بگیریم.
تعداد بازدید : 735