جلال، محور روشنفکری
مناظره احمد زیدآبادی با علیرضا شجاعی زند
جلال، محور روشنفکری
جلال تاریخ روشنفکری ایران را به پیش و پس از خود تقسیم کرد. بعد از او هر روشنفکری خواست چیزی بنویسد یا کسی خواست دربارهٔ روشنفکری قلمی بزند ناچار بود نامی از جلال بیاورد. دشمنان جلال او را چپ و مارکسیست میدانند و دوستانشْ یگانه روشنفکر مسلمان و آزاد. اما همه خوب میدانند که جلال تعریفهای آنان را در برمیگیرد و نمیگیرد. جلال جوهر حرکت تاریخی ماست که در هیکل انسانی روشنفکر درآمده؛ مینویسد و میخواند. افسردگیها، شادکامیها، ناکامیها و پیروزیهای جلال در سرنوشت ما _ مردم ایران_ اثر مستقیم گذاشت. او که اولین فریاد غربزدگی را برآورد و پیکر شیخ فضل الله را استیلای غربزدگی دانست از مکه تا اورشلیم و قلب اروپا را سفر کرد و در آخر عمر جایی بهتر از خانهٔ دزاشیب در همسایگی نیما پیدا نکرد. هیکل روشنفکری جلال، کاری کرد که بعد از او سنت و تفکر اسلامی جای پای خود را در زندگی روشنفکری پیدا و محکم کرد. این، همان کاری است که میرزا ملکم با تفکر غربی در روشنفکری ایرانی انجام داد و برای ابد، تخم فکر اروپایی را در فرهنگ ایران کاشت. هر سال در سالروز مرگ جلال، کسانی او را میستایند و کسانی او را دشنام میدهند؛ بیخبر که همهٔ ما حدود پنجاه سال است از جلال آل احمد تغذیه میکنیم.
تعداد بازدید : 110