سرمایهداری داستانهایی دارد
سخنرانی نائومی کلاین با عنوان «معتاد به ریسک»- TED TALK-۲۰۱۰
: کارل مارکس نخستین کسی بود که مستقیما به شیوهی رشد سرمایهداری اشاره کرد. بصیرت مارکسی اما نهایتا بصیرتی «علمی» دربارهی داستان سرمایهداری باقی ماند. مارکس، قانونمندی سرمایهداری را کشف کرده بود. دانسته بود که سرمایهداری برای تضمین بقای خود میبایست بتواند «ارزش اضافه»ی بیشتری را از طریق هرچه بیشتر کردن فاصله میان «ساعت کار لازم» و «ساعت کار اضافی» در یک واحد تولیدی خلق کند و باز به لحاظ علمی، پیشبینی کرده بود که سرمایهداری، از انجام چنین کاری عاجز است و لذا بر اساس منطق درونی خودش، محکوم به نابودی است. کارل مارکس اما «درِ پشتی» سرمایهداری را ندیده بود! دری که رو به ناعلمهای سرمایهداری باز میشود. او البته دانسته بود که مکانیزمهای بیگانه ساز حاکم بر شیوهی تولید، که کارگر را از کار خود، غریبه میکند، چه ها هستند، اما تردستیهای سرمایهدارانه، فراتر از آنچه در میدان تولید، در کار است را نخوانده بود!
«نائومی کلاین» دقیقاً روی همین تردستیها و ناعلمهای سرمایهداری دست گذاشته است. او میخواهد نشان دهد که هرچند سرمایهداری، خود را پشتگرم و مسلح و مسلط به رشد تکنولوژی نشان میدهد، و این بصیرتی مارکسی است،اما آنچه سرمایهداری را عملا نیرومند میسازد؛ نه تسلط تکنولوژیک برگردش تولید و چرخهی طبیعت، بلکه نیروی «داستان»هایی است که سرمایهداران دربارهی قابلیتهای بیحد و حصر طبیعت و تکنولوژی ساختهاند. سرمایهداران دائما از امکاناتی سخن میگویند که رشد علم و تکنولوژی، از طریق کنترل بر طبیعت، برای رفاه انسانها فراهم کرده است اما از هزینههای ریسک آن سخنی نمیگویند، آنهم در شرایطی که گفتار علمی، در شرایط کنونی، دربارهی مرزهای قدرت خود، تخمینهای متواضعانهای به دست داده و ما از محدودیتهایش آگاه شدهایم. کارل مارکس میگفت: سرمایهداری نیازمند «ارزش اضافی» است. کلاین میگوید، سرمایهدار معتاد به ریسک نامحدود است. هردو گفتار اما خوشبینی آشکاری به قدرت پیشبینیهای علمی دارند. ظاهرا بناست که این نهایتا خود علم باشد که دستمایههای لازم برای افشای نابسندگیهای داستان سرمایهداری را فراهم میکند.
تعداد بازدید : 557